اِسْتان: حرکت لنج به عقب.
بِراش: تعمیر تورهای پاره شده.
بُلت: سرب،وزنه ای که برای اندازه گیری عمق آب استفاده میکنند.
پنکه: پروانه شناور.
تَرّاده: قایق موتوری.
تِفَر: عقب کشتی.
جِل: تور مخصوص صید میگو که چشمه های ریز دارد.
جِهاز: لنج، شناور صیادی یا باری.
چِخَک: ماهی شانک.
چُوال: چوب پنبه که بالای تور میبندند که از پایین رفتن تور جلوگیری میکند.
حوری: قایق کوچک بدون موتور.
خَسّاک: ماهی مرکب.
خیط: نخ نایلونی که برای صید استفاده میشود و سایز های مختلفی دارد.
دِرگَه: دریا.
دَفره: محافظ بین لنج وسکوی پهلوگیری یا بین دو لنج.
دیره: قطب نما، که با آمدن جی پی اس الان کمتر از آن استفاده میکنند.
رِه: تور ماهیگیری.
زام: نوبت بیدار بودن در هنگام شب وقتی صیادان خواب هستند.
ساطور: قسمت نوک تیز جلوی لنج.
سلسله: زنجیر.